مقدمه
تراژدی داستان فروافتادن قهرمانی از اوج سربلندی به حضیض بدبختی است، داستان ستیز و نبرد میان نیروهایی که از لحاظ اخلاقی در دیدگاه جامعه موجه و برحقند. تراژدی به دنیای آدمیان نزدیک است و قهرمان آن، تا پایان داستان با سرنوشت در جدال است. او تنها یک قدم از جاده صواب فاصله دارد؛ اما هرگز این یک قدم را برای جلوگیری از وقوع فاجعه برنمیدارد.
قهرمان تراژدی دوست داشتنی است؛ چون مظهر روح سرکش آدمی است و جلوهگاه اختیار جبرشکن و ترجمان اراده استوار و جولانگاه فکر و اندیشه چارهساز اوست. در تراژدی انسان بهدنبال آزادی است و درگیری، تضاد و مبارزه ارزش است و این ارزش، نیروها را در کنار هم قرار میدهد.
از ابتدای زندگی انسان، بحث مرثیه، سوگ و سوگ چامه مطرح بوده است و در گوشه و کنار این جهان پهناور همه انسانها با گام نهادن در مرز هستی و نیستی به اندیشه تراژدی دست یافتهاند و همواره بهنحوی با فلسفه و اندیشه تراژدی سروکار داشتهاند. شاهنامه فخیمترین منظومه حماسی ما ایرانیان زادهی جامعه متمدن و با فرهنگ ایران به قلم توانای حکیم طوس مجموعهای است از داستانهای اساطیری و روایات تاریخی و داستانهای حماسی و ملی که پر است از لحظات پر تب و دلهرهزای تراژدی.
داستانهای این حماسهی گرانسنگ قابل قیاس با حماسه دیگر ملتها نیست؛ چراکه برخی از آنها دارای ویژگیهایی است که در داستانهای حماسی دیگر ملتها دیده نمیشود و آن عنصر درام و تراژدی است. بنابراین عنصر درام و تراژدی وجه ممیزه حماسه ملی ایران از دیگر حماسههای جهان است. این مسأله خود از تنوع مطالب این اثر ارزشمند پرمایه ناشی میشود.
از آنجا که شاهنامه در ارتباط با تراژدی کمتر مورد توجه بوده و در این ارتباط پژوهشی جدی صورت نگرفته است، نگارنده در پژوهش حاضر، با اندک بضاعت خویش سعی نموده است جایگاه واقعی این اثر را با بررسی آن از نظر موضوع مورد بحث، بهتر نشان دهد.
روش کار در این پژوهش کتابخانهای است و بهدلیل زیاد بودن داستانهای تراژیک شاهنامه و گستردگی و حجیم بودن آنها و به پایان نرسیدن پژوهش در موعد مقرر، تنها به بررسی عناصر تراژدی در دو داستان جمشید و سیاوش اکتفا شده است.
این پژوهش درپی دست یافتن به پاسخی برای این پرسشهاست:
ـ عناصر و مؤلفههای تراژدی کدام است؟
ـ عناصر و مؤلفههای تراژدیهای شاهنامه کدام است؟
ـ از این دو داستان و سیاوش کدامیک تراژدی به معنای کامل کلمه است؟
فصل اول:
کلیات و مفاهیم
1ـ1ـ پیشینه پژوهش
1ـ محمد مختاری در بخشی از اثر خود با عنوان «حماسه در رمز و راز ملی» به نوع ادبی حماسه پرداختهاند و در ذیل این مبحث، مقوله تراژیک و تفاوتهای میان حماسه و تراژدی را ذکر نمودهاند.
2ـ خانم خجستهکیا در بخش دوم اثر خود با عنوان «شاهنامه و تراژدی آنتی» به بررسی چند تفاوت اساسی میان تراژدیهای آتنی و داستانهای پهلوانی شاهنامه پرداختهاند. ایشان با دیدگاهی نمایشی به شاهنامه نگریستهاند و معتقدند مقایسه تراژدیهای آتنی با داستانهای شاهنامه، ما را در بهتر شناختن معماری و شخصیتسازی و زیباییشناسی شاهنامه یاری میدهد.
3ـ دکتر محمود صناعی در اثری با عنوان «فردوسی استاد تراژدی» در ابتدا به تعریف تراژدی و ذکر نظر چند تن از فلاسفه در ارتباط با آن پرداختهاند. در ادامه چهار داستان ایرج و برادران، کیخسرو، فرود و رستم و اسفندیار را بهعنوان تراژدی به معنای کامل کلمه معرفی کردهاند. ایشان در این چهار داستان تنها به نقل و اندکی تحلیل داستان میپردازند و به هیچیک از اجزا و ویژگیهای تراژدی اشاره نمیکنند.
4ـ ابوالقاسم ذاکرزاده و مریا انصاری در مقاله خود تحت عنوان «مرگ تراژدی و تولد عقلگرایی» به تعریف نیچه از تراژدی در مقایسه با تعریفی که در دوره روشنگری از تراژدی ارائه دادهاند و مرگ تراژدی با ظهور عقلگرایی که نیچه از آن بهعنوان سقراطگرایی یاد میکند، پرداختهاند.
5ـ احمد سمیعی گیلانی در مقالهای با عنوان «عناصر تراژدی در داستان سیاوش» به خلاصه داستان و بررسی ویژگیهای روحی برخی از اشخاص داستان و رنگ تقدیر در آن میپردازد و دیگر عناصر را مورد بحث قرار نمیدهد.
6ـ جعفر حمیدی در مقاله «هدف فردوسی در تراژدی» معتقدند که عنصر تراژدی در سراسر شاهنامه حضوری جدی دارد. خصوصاً در داستان سیاوش. ایشان در ادامه میگویند که در تراژدی برای هیچکدام از چراها جوابی نیست، چراکه تقدیر محرک اصلی تراژدی است. از آنجا که مردم در عصر فردوسی اسیر دست ترکان غز و دیگر متجاوزانند، فردوسی شمشیر قلم را به دست میگیرد و راستی نیکی و معیارهای پهلوانی را زنده میکند. بنابراین تراژدی سمبل و نمادی میشد برای پردهبرداری از این واقعیتها.
7ـ پایاننامه «از آیین قربانی و مرگ تا تراژدی» از شکر خدا گودرزی: این پایاننامه بهدنبال یافتن پاسخی برای این پرسش است که تئاتر چگونه پدید آمد. ایشان به بررسی ریشههای پیش از تئاتر یعنی مراسم و آیینها بهویژه آیین قربانی و مرگ و بیان ضرورتهای شکلگیری تئاتر در یونان باستان پرداخته است. نویسنده این مسأله را در دو دوره مورد بررسی قرار داده است: 1ـ یونان پیش از تاریخ؛ 2ـ عصر زرین.
پس از بررسی این موارد، نظرات ارسطو درباره تراژدی مطرح میگردد و بهعنوان نمونه مهمترین اثر تراژدی یونان باستان، یعنی ادیپوس شاه، تحلیل میگردد. در پایان نویسنده نمونههای آیینی در آثار سوفوکل را مورد بررسی قرار میدهد.
8ـ پایاننامه «بررسی ویژگیهای شخصیت در سه نمونه تراژدی کلاسیک، نئوکلاسیک و مدرن» از مرضیه طلایی: در این رساله برای ارائه تعریف و دستهبندی خصوصیات شخصیت، این سه دوره تئاتر مورد بررسی قرار گرفته است. در ابتدا بهطور خلاصه وقایع تاریخی، اجتماعی و سیاسی تأثیرگذار در خلق این مکاتب مورد بررسی قرار گرفته است و سپس در هر فصل اختصاصاً:
الف) تأثیر متقابل میان «آراء صاحبنظران علوم روانشناسی، اجتماعی و سیاسی» و تفکرات درامنویسان برجسته آن مکتب که منجر به خلق شخصیتهای آثار آنان گردیده، تدوین یافته است.
بزرگترین گردانندهی تراژدی، تقدیر، در شاهنامه، این اثر جاودانه نمودی بارز دارد و قهرمانان داستانها را به جدال با خود وامیدارد. جدالی که حاکی از روحیهی سرکش و جبرشکن مردم این مرز و بوم است.
با مطالعه آرا و نظرات مختلف در ارتباط با تراژدی در شاهنامه درمییابیم که همگی بهدلیل روایی و نقلی بودن داستانهای شاهنامه از نهادن عنوان تراژدی بر آنها امتناع میورزند، این در حالی است که عنصر منظر نمایش و آواز، در میان بسیاری از تراژدینویسان جهان مورد توجه نبوده است. از این جمله است سنکا تراژدینویس رومی که بیشتر آثارش بیش از آنکه برای اجرا بر روی صحنه مناسب باشد، برای خواندن بوده است. بنابراین دیگر عناصر، از اهمیت بیشتری جهت اطلاق عنوان تراژدی بر دو داستانهای حاضر، برخوردار میباشند.
در فصل اول این پژوهش با عنوان کلیات در بحث از عناصر و اجزاء تراژدی، آراء ارسطو در کتاب «فن شعر» در کنار نظرات دیگر فلاسفه و صاحبنظران پایه و مبنای کار قرار گرفته است که دلیل آن را میتوان سیطرهی عظیم ارسطو بر حوزهی فرم و قالب نقد تراژیک و نظاممند کردن جریان تراژدی در مسیری خاص و تأثیر عمیق و بارز آراء او بر نظرات دیگر فلاسفه دانست.
در ادامه این عناصر و اجزا در دو داستان جمشید و سیاوش مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
نگارنده در ضمن بررسی، گاهی پس از تبیین و تحلیل هریک از عناصر به ذکر نمونهها و مواردی در قالب ابیات از داستانهای مورد بحث شاهنامه، براساس چاپ مسکو، اکتفا کرده است.
1ـ2ـ ادب دراماتیک یا نمایشی
شعر نمایشی شعری است که در آن به تصویر و تجسم حادثهای تاریخی یا خیالی از زندگی پرداخته میشود و شاعر هیچگونه دخالتی در آن حادثه ندارد. در شعر نمایشی، به هرحال، انسان، در پیوندی که با زندگی و طبیعت دارد، مطرح است.
وظیفه اصلی نمایش بیان حادثه و تحلیل اشخاص است. همیشه یک حادثه اصلی وجود دارد که حوادث فرعی برای تصویر بیشتر و بهتر آن حادثه بهوجود میآیند (Action) و آنچه به کمک این حادثه اصلی میآید انتیریگ (Intrigue) خوانده میشود (شفیعی کدکنی، 1372: 29).
ادب دراماتیک یا نمایشی، به سه دسته تراژدی، کمدی و درام تقسیم میشود. از آنجا که موضوع بحث ما تراژدی میباشد در ادامه به تفصیل بدان خواهیم پرداخت.
نمایش بهطور کلی از مراسم مذهبی نشأت گرفته چنانکه کمدی یونان از جشنهای باروری دیونوس مایه گرفته است و تراژدی از شعائر مذهبی دیونوس درباره زندگی و مرگ پدید آمده، نمایش قرون وسطی نیز از تولد و رستاخیز مسیح و مراسم عیسوی الهام گرفته است (داد، 1378: 302).
نمایش پیش از هرچیز یک واقعه نوشته شده است و اشخاص از آن جهت از نوشته خارج میشوند که نمایش بهوجود آید و نمایش چیزی جز آیینه تمام نمای عملیات و تصادم شخصیتها با یکدیگر و سرنوشت آنان نیست.
آثار نمایشی بر دو نوع میباشند:
یکی اثری که برای بازی در صحنه نوشته میشود و دیگری نوشته است که حالت نقلی و روایی دارد و برای خواندن است و خواننده از مزایای ادبی آن برخوردار میگردد. در هر حال واقعه نوشته شده یا درام خواه برای بازی در صحنه باشد و خواه برای مطالعه: داستانی است که امکان واقعیت یافتن حوادث آن در گفتار و کردار اشخاص داستان موجود باشد و بازیگران با حرکات و جنبشهایی به مدارکات حسی و عقلی قهرمانان واقعه شکل و معنی بخشیده، در نتیجه مظاهر مختلف حیات را به خواننده یا تماشاگر القاء کنند (جنتی عطایی، 1336، 50).
چکیده……………………………………………………………………………………………….. 1
مقدمه………………………………………………………………………………………………… 2
فصل اول: کلیات و مفاهیم
1ـ1ـ پیشینه پژوهش…………………………………………………………………………………. 3
1ـ2ـ ادب دراماتیک یا نمایشی……………………………………………………………………… 5
1ـ3ـ جشنوارهها (فستیوالها)……………………………………………………………………….. 7
1ـ4ـ دیونوسوس، شخصیت شگفت…………………………………………………………………. 8
1ـ5ـ معنای حقیقی و مجازی تراژدی……………………………………………………………… 10
1ـ6ـ ادب دراماتیک در ایران…………………………………………………………………….. 15
1ـ7ـ تراژدی چیست؟……………………………………………………………………………… 19
1ـ7ـ1ـ انواع تراژدی……………………………………………………………………………… 24
1ـ7ـ2ـ تراژدی رمانتیک………………………………………………………………………….. 25
1ـ7ـ3ـ تراژدیهای مدرن یا نوگرا……………………………………………………………….. 26
1ـ7ـ4ـ سیر تاریخی تراژدی………………………………………………………………………. 27
1ـ8ـ موضوع……………………………………………………………………………………… 31
1ـ9ـ افسانه مضمون (طرح)………………………………………………………………………. 31
1ـ10ـ سیرت………………………………………………………………………………………. 34
1ـ11ـ شخصیت…………………………………………………………………………………… 36
1ـ11ـ1ـ اشخاص بازی پیچیده و اشخاص بازی ساده…………………………………………….. 37
1ـ11ـ2ـ ترسیم سیمای اشخاص بازی…………………………………………………………….. 38
1ـ11ـ3ـ شخص بازی محوری و شخص بازی مخالف…………………………………………… 39
1ـ11ـ4ـ اشخاص بازی اصلی (درجه یک)، درجه دو……………………………………………. 40
1ـ11ـ5ـ شخصیت پویا و ایستا……………………………………………………………………. 40
1ـ11ـ6ـ توصیف اشخاص از سه بعد جسمی، اجتماعی و روانی………………………………… 41
1ـ12ـ اندیشه و گفتار……………………………………………………………………………… 42
1ـ13ـ موارد کاربرد گفتوگو…………………………………………………………………….. 44
1ـ14ـ منظر نمایش و آواز………………………………………………………………………… 46
1ـ15ـ نقیصه تراژیک، خدشه تراژیک…………………………………………………………… 46
1ـ16ـ تضاد و تعارض تراژیک………………………………………………………………….. 47
1ـ17ـ تقدیر……………………………………………………………………………………….. 47
1ـ18ـ رابطه علت و معلولی……………………………………………………………………… 48
1ـ19ـ وحدتهای سهگانه………………………………………………………………………….. 48
فهرست مطالب
عنوان صفحه
1ـ20ـ ساختمان تراژدی…………………………………………………………………………… 50
1ـ21ـ کاتارسیس (تزکیه نفس)……………………………………………………………………. 52
فصل دوم: داستان جمشید
2ـ1ـ جمشید در اوستا……………………………………………………………………………… 56
2ـ2ـ جمشید در متون پهلوی………………………………………………………………………. 60
2ـ3ـ خلاصه داستان جمشید در شاهنامه…………………………………………………………… 62
2ـ4ـ عناصر تراژدی در داستان جمشید…………………………………………………………… 65
2ـ4ـ1ـ موضوع……………………………………………………………………………………. 65
2ـ4ـ2ـ طرح………………………………………………………………………………………. 65
2ـ4ـ3ـ سیرت……………………………………………………………………………………… 67
2ـ4ـ4ـ شخصیت…………………………………………………………………………………… 68
2ـ4ـ4ـ1ـ اشخاص بازی پیچیده، بازی ساده……………………………………………………….. 68
2ـ4ـ4ـ2ـ ترسیم سیمای اشخاص………………………………………………………………….. 69
2ـ4ـ4ـ3ـ اشخاص بازی اصلی (درجه یک) و درجه دو………………………………………….. 70
2ـ4ـ4ـ4ـ شخصیت پویا و ایستا…………………………………………………………………… 70
2ـ5ـ اندیشه و گفتار……………………………………………………………………………….. 70
2ـ6ـ تک گفتارها………………………………………………………………………………….. 70
2ـ7ـ فرمان………………………………………………………………………………………… 71
2ـ8ـ پاسخ خوالیگر………………………………………………………………………………… 72
2ـ9ـ نقیصه تراژیک………………………………………………………………………………. 73
2ـ10ـ تضاد و تعارض تراژیک………………………………………………………………….. 73
2ـ11ـ تقدیر……………………………………………………………………………………….. 74
2ـ12ـ رابطه علت و معلولی……………………………………………………………………… 75
2ـ13ـ وحدت سهگانه………………………………………………………………………………. 75
2ـ13ـ1ـ وحدت زمان و وحدت مکان…………………………………………………………….. 77
2ـ14ـ ساختمان تراژدی…………………………………………………………………………… 78
2ـ15ـ کابارسیس (تزکیه نفس)……………………………………………………………………. 79
فصل سوم: داستان سیاوش
3ـ1ـ خلاصه داستان……………………………………………………………………………….. 80
3ـ2ـ موضوع……………………………………………………………………………………… 87
3ـ3ـ طرح…………………………………………………………………………………………. 87
3ـ4ـ سیرت………………………………………………………………………………………… 89
فهرست مطالب
عنوان صفحه
3ـ5ـ کیکاووس…………………………………………………………………………………….. 91
3ـ6ـ افراسیاب…………………………………………………………………………………….. 93
3ـ7ـ شخصیت…………………………………………………………………………………….. 99
3ـ7ـ1ـ اشخاص بازی پیچیده و اشخاص بازی ساده………………………………………………. 99
3ـ7ـ2ـ ترسیم سیمای اشخاص بازی…………………………………………………………….. 100
3ـ7ـ3ـ اشخاص بازی اصلی (درجه یک) و درجه دو…………………………………………… 103
3ـ7ـ4ـ شخصیت پویا و ایستا……………………………………………………………………. 103
3ـ8ـ توصیف اشخاص از سه بعد جسمانی، اجتماعی و روانی…………………………………. 104
3ـ8ـ1ـ سیاوش…………………………………………………………………………………… 104
3ـ8ـ2ـ سودابه……………………………………………………………………………………. 105
3ـ8ـ3ـ کاووس…………………………………………………………………………………… 106
3ـ8ـ4ـ پیران ویسه………………………………………………………………………………. 106
3ـ8ـ5ـ گرسیوز………………………………………………………………………………….. 107
3ـ8ـ6ـ افراسیاب…………………………………………………………………………………. 108
3ـ8ـ7ـ پیلسم……………………………………………………………………………………… 109
3ـ8ـ8ـ فرنگیس………………………………………………………………………………….. 110
3ـ8ـ9ـ جریره……………………………………………………………………………………. 110
3ـ9ـ تک گفتارها………………………………………………………………………………… 116
3ـ10ـ نقیصه تراژیک (خدشه تراژیک)………………………………………………………… 121
3ـ11ـ تضاد و تعارض تراژیک………………………………………………………………… 121
3ـ12ـ تقدیر……………………………………………………………………………………… 123
3ـ13ـ رابطه علت و معلولی……………………………………………………………………. 126
3ـ14ـ وحدتهای سهگانه………………………………………………………………………… 126
3ـ15ـ ساختمان تراژدی…………………………………………………………………………. 127
3ـ16ـ کاتارسیس………………………………………………………………………………… 130
فصل چهارم: نتیجهگیری
4ـ1ـ نتیجهگیری…………………………………………………………………………………. 134
فهرست منابع
فرمت ورد 153 صفحه